انتظار ما برای نی نی دار شدن  انتظار ما برای نی نی دار شدن ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره
یکی شدن ما دو تا یکی شدن ما دو تا ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

روزهای انتظار

توجه توجه !

دوستای گلم وبلاگ دوست عزیزمون "نامه های عاشقانه یک زن که مادر نبود" (سکوت عزیز) http://manooononini.blogfa.com/ ختم جمعی قرآن دارن برای برآورده شدن حاجت دوستای وبلاگی که منتظر نی نی هستن . اگه دوست دارین می تونین شرکت کنین . به نوبت اسمتون رو می نویسن که براتون ختم قرآن هم گرفته بشه . مرسی از نگاه قشنگتون
29 بهمن 1392

خبر قابل به عرضی نیست !

این بار پری سر موقع خودش اومد . درست بعد از 28 روز که می شد 22 بهمن .. خوشبختانه دیگه زیاد سرکارم نگذاشت مثل ماههای قبل ... فکر می کنم بدنم دوباره برگشته به همون سیکل عادی 28 روزه . خدا رو شکر .. چون بایت عقب افتادن پری هام نگران بودم .. این روزا دیگه زیاد به نی نی فکر نمی کنم .. دور و بر خودم رو با چیزای دیگه شلوغ کردم و این باعث شده موضوع بچه کمتر ذهنم رو به خودش مشغول کنه    مامانم برای اولین بار نشسته یه شلوار پیش بندی بافته با یک کلاه ، برای بچه ی نیومده ی ما ! قبل از اینکه تمومش کنه می گفت تا وقتی این تموم بشه شما هم باید بچه دار شین وگرنه میدمش به یکی دیگه !! خب اون بنده خدا که از چیزی خبر نداره ! این حرفا کم...
26 بهمن 1392

بی بی چک منفی

توی اون کتابی که گفتم انواع و اقسام دعاها رو داره ، یکی از کارهایی که برای باردارشدن نوشته بود این بود که 40 روز،بین نماز نافله ی صبح و نماز صبح ، 41 بار سوره ی حمد خونده بشه . منم نیت کردم که این کار رو انجام بدم و از اولین روز بعد از تموم شدن پری تو دی ماه ، شروع کردم .تا همین چهارشنبه که شد 15 روز هر روز صبح بیدار میشدم و تمام تلاشم رو می کردم که یه وقت خواب نمونم . اما روز پنج شنبه که می شد روز شونزدهم ، به خاطر اینکه شب خیلی دیر خوابیده بودم صبح خواب موندم . وقتی بیدار شدم دیدم ساعت 6:45 هست و یک ربع پیش نماز صبح قضا شده .... خیلی حس بدی پیدا کردم .آخه می گن اگه قرار نباشه حاجتت برآورده شه ، موفق نمیشی که اون کاری رو که برای ادای حاجت د...
19 بهمن 1392
22275 0 22 ادامه مطلب

این روزا

مشهد، اینقدر هوا سرد شده که حد ندارههههههه .. تو خونه هم می لرزیمممممممم چند روز پیش بالاخره اولین برف زمستونی واسه ما هم بارید البته تو پاییز یه برف کوچولو اومد ولی رو زمین ننشست .. و این تقریبا شد اولین برف قرار بود همسری فردا بره آزمایش بده .. برای اینکه خودمون از وضعیتش مطلع بشیم و ببینیم بعد از یک ماه قرصها تاثیری کرده یا نه . و بعد اگه تاثیری نکرده بود درمان با قرصهای گیاهی و جلبکی رو شروع کنه و یه سری درمانهای طب سنتی اما با این سردی هوا احتمالا تنبلی می کنه و نمیره آزمایش بده من این روزا یه حس عجیبی دارم . همش فکر می کنم نی نی اومده تو دلم .. اما جرات ندارم بی بی چک بذارم . اگه بخوام تا موعد پری صبر کنم یه ده روزی مونده ...
15 بهمن 1392

دردم از یار است و درمان نیز هم

١٧ دی ماه برای نشون دادن آخرین آزمایش همسری به دکتر خودم ( متخصص زنان و نازایی ) رفتم پیشش . بعد از دیدن آزمایشات ابرویی بالا انداخت و گفت : این آزمایشات که تغییر چندانی نکرده ! گفتم . درسته گفت : به نظر من بهتره بیای آی یو آی کنی !! توی دلم گفتم بالاخره چیزی که می ترسیدم بهم بگن رو گفتن ... نفس عمیقی کشیدم . تا یکی دو روز قبلش،حتی نمیدونستم فرق بین آی یو آی و آی وی اف دقیقا چیه ..... توی افکار خودم بودم که دکتر گفت : می دونی آی یو آی چیه ؟؟ گفتم تا حدودی میدونم . بعد یه کم برام در موردش توضیح داد . گفتم : یعنی کی بیام ؟؟آخه دکتر برای دو ماه آینده به همسرم دارو داده . گفت : همسرت این دوماه ، داروهاشو مصرف کنه . شاید معجزه شد و طب...
7 بهمن 1392

"دو ماه " هایی که همچنان ادامه دارد !

صبح روز ١١ دی ،‌داروهای همسری تموم شد . اون دو ماه که بی صبرانه منتظر تموم شدنش بودیم گذشت . به خاطر اینکه اون روز بین التعطیلین بود ،‌به همسری گفتم همین امروز برو آزمایش بده و همین امروزم جوابش رو بگیر تا همین امشب بتونی ببری و به دکتر نشون بدی . همسری هم که طفلکی اصرار منو می دید چاره ای جز اینکه قبول کنه ، نداشت . از چند روز قبل برای اون شب از دکترش وقت گرفته بودیم .. صبح چهارشنبه بعد از خوردن آخرین قرصها ، رفت به همون آزمایشگاه همیشگی و آزمایش داد . اما بهش گفته بودن جوابش امروز حاضر نمیشه ... وقتی فهمیدم ناراحت شدم از اینکه باید تا شنبه (١٤ دی) صبر کنه و بعد بره جواب آزمایشش رو بگیره . بعد از ظهر زنگ زدیم به مطب و وقت رو ت...
1 بهمن 1392
1